حس گناه سیری ناپذیر!

به روزهای پایانی سال نزدیک می‌شیم و در کنار اشتیاق و امید به آغاز بهار و دلخوشی برای شروع‌های تازه، حس‌‌های مهم دیگه ای هم حضور دارند مثل غم، اضطراب، ناامیدی و گاهی حس گناه.

شاید این سوال ایجاد بشه که چطور در آستانهٔ سالی نو، چنین حس هایی به سراغمون میاد؟ احتمالا یکی از دلایل اینه که قبل از لحظه شروع، ما با یک “پایان” مواجهیم. پایان سال و‌ لحظه هایی که از آن گذر کردیم.

انگار که یک بار دیگه روان ما با مفهوم تمام شدن، محدودیت و میرا بودن روبرو شده. و این مفاهیمِ عمیق و مهم، حس های مختلفی رو در ما بیدار می‌کنند مانند حس گناه. پایان ها معمولا فرصت مناسبی هستند برای ارزیابی.

ازریابیِ “من” در رابطه ای که به پایان رسید. “من” در سالی که گذشت. “من” در مصاحبه و امتحانی که پشت سر گذاشتم. “من” در دیدار مهمی که تجربه کردم. “من” در…

این موقعیت‌ها زمانی سخت و پیچیده می‌شن که با صدایی سرزنشگر و غیرمنصفانه خودم رو تماشا و قضاوت می‌کنم.

صدایی که ما در روانکاوی منبعش رو سوپر ایگو (Super ego) می‌دونیم.

سوپر ایگو:

ساختاری از روان که مسئولیت قضاوت رو به عهده داره و مقابل هنجارهای اجتماعی و اخلاقیات نقش مراقب و نگهبان رو ایفا می‌کنه.

سوپر ایگو در نتیجه‌ی همانند سازیِ ما با صدای والدین و اولین افراد مهم زندگی شکل می‌گیره.

روایت والدین از خوب و بدها، درست و غلط‌ها و زشت و زیباها از ابتدایی ترین روزهای تولد به ما منتقل می‌شن. انگار که جهان رو با عینک اونها تماشا می‌کنیم.

ما برای حفظ سلامت روان، برای اینکه به راحتی و بدون پشیمانی دست به رفتارهای خصمانه، مخرب و‌ هولناک در مقابل خودمون و دیگری نزنیم به وجود سوپر ایگو و‌ خط قرمزهاش نیاز داریم.

صدای والدین می‌تونه همزمان که ما رو با اخلاقیات، تمدن و چارچوب هاش آشنا می‌کنه، منصف و حمایت گر هم باشه. به ما مجوز تفکر مستقل و آزمون و خطا رو بده. اما گاهی درست و غلط ها در لایه ای از تحقیر، سرزنش و تهدید پیچیده و به ما منتقل می‌شند.

تو همیشه گند می زنی…

تو هیچی نمی‌شی…

حداقل این لباسو بپوش! چاقی/ لاغریت کمتر به چشم بیاد!

بالاخره با این انتخاب هات منو دق می‌دی!

از بچه شانس نیاوردم! تو اصلا به کی رفتی؟

من خوشیِ تو رو می‌خوام اما اگه بری خیلی تنها می‌شم…

در اینصورت نگاه متفاوت داشتن، ناکامل بودن و خطا کردن برای ما به عنوان فاجعه و گناهی نابخشودنی ترجمه می‌شن. گناهی که ما بابتش مستحق سخت ترین تنبیه ها و سرزنش ها هستیم.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *